همیشه راه و رسمشون همینه
تا میبینن حرف حساب ندارن
تموم نامردای عالم انگار
راهی بجز بستن آب ندارن
هزار دفه گفتیم و بازم میگیم
ما زیر بار حرف زور نمیریم
عالم و آدمم که ناحق بگن
وای میسیم و حقمونو میگیریم
مرد، اونه که حرف حق میزن
که پای حرفای خودش میمونه
تنهای تنهام که بشه غمی نیس
مرد روی پای خودش میمونه
پرنده فکر و ذکرش آب و دون نیس
پرنده فکر آسمونه و بس
ما آب و دونو با قفس نخواستیم
هم آب و دون ارزونیتون هم قفس
ما سر به زیریم ولی سرفرازیم
محاله که کم بیاریم ببازیم
هرکی دلش قرصه بگه یا علی
ما خودمون فردامون رو میسازیم
چه صاف و ساده شروع شد
چه عاشقونه و زیبا
حکایت دو تا عاشق
حکایت دو تا دریا
میباره نقره ستاره
از آسمون شبستون
فرشته ریسه میبنده
تو کوچه و تو خیابون
زلال آینه نوره
نگین آیه نوره
همون که مهریه اش آبه
همون که سنگ صبوره
برکت این زندگی تا ابد موندگاره
آیه به آیه محبت تو سفره میباره
آسمون خونه امشب عجب نوری داره
بارون بارون ستاره
دامن خورشید و ماه رو گرفته فرشته
دست خدا این دو یارو برای هم نوشته
ساقی و کوثر که باشن
همونجا بهشته
این بهترین سرنوشته
سبوی سبز جهازش
پر شراب طهورا
بلور شاخه نباتش
هزارتا شاخه طوبی
شب کرامت ماهه
شب سخاوت خورشید
عروس خونه ی مولا
لباس عروسشو بخشید
برکت این زندگی تا ابد موندگاره
آیه به آیه محبت تو سفره میباره
آسمون خونه امشب عجب نوری داره
بارون بارون ستاره
دامن خورشید و ماه رو گرفته فرشته
دست خدا این دو یارو برای هم نوشته
ساقی و کوثر که باشن
همونجا بهشته
این بهترین سرنوشته
سلام آقا بازم این دل بی قراره
دوباره این چشما شوق بارون داره
سلام آقا باز امدم دست خالی
منم و مونده این دل حالی به حالی
کنار خیمت میشینم تا می تونم
من و هم مثل حر می بخشی می دونم
کجا رو دارم برم به جز این حرم
نه دیگه نمی افته هوای عشقت از سرم
“دلتنگم آقا جون ، دلتنگه دلتنگم
با پای پیاده زدم به جاده کوله بارم غم”(دو بار)